شوکران

شوکران

ادبیات ایرن و جهان (بعد تو شال عزاست بر گردن شعرهای من)

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 72
بازدید کل : 13937
تعداد مطالب : 96
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



در انکیزاسیون چه گذشت؟

سه قرن درگیری نواندیشان با استبداد دینی در اروپا*

دانش نامهء آریانا توضیح کاملی دربارهء انکیزاسیون و قرون وسطای اروپا دارد.دراین فزهنگنامه میخوانیم:انکیزاسیون:دستگاه تفتیش عقاید در زبان لاتینی به معنای دادگاه(بررسی) است و در سده
های  پایانی قرون وسطا نام نهادی بود که از سوی کلیسای کاتولیک برای برخورد با بدعت گرایان برپا شد

به زودی این دادگاه ها ماموریت یافتند تا هر نخبه و فرهیخته ای که با توتالیتریسم تمام قد نهاد کلیسا در اروپا مخالقت میکرد را با انگ ارتداد محاکمه کنند..این رفتار چنان شدت گرفت که بسیاری از نظریه پردازان از اساس باور دارند تفتیش عقاید یادگاری بریافته از دوران قرون وسطاست.

 کلیسا در این دوره به شدت مخالف آزادی بیان و آزادی اندیشه بود بنابراین مخالفان این استبداد در دادگاه های تفتیش عقاید متهم به ارتداد شرک و جادوگری می شدند.
 این افراد ابتدا به شکل غیر انسانی شکنجهء فراوان می شدند و در نهایت انکیزاتور ریاست روحانی دادگاه متهم را به مرگ محکوم میکرد.

در ابتدا قدیس آگوستین یزدان شناس سدهء پنجم خواستار شدت عمل در برابر  بدعت گذاران شد و قدرت دولتی را فراخوانده که مخالفان استبداد دینی رحم نکند و سپس دیدگاه انی چون
   توماس آکوین     که گفته بود :پذیرش ایمان داوطلبانه است ولی حفظ آن اجباری پایه گذار دادگاه های انکیزا شد اما پس از آن که مسیحیت با دولت درآمیخت
دین دولتی شد و مخالفان کلیسا نیز به شکلی قانونی دشمنان دولت نامیده شدند.
تلفیق ایدهء دین و دولت واحد سبب شد که هرگونه نواندیشی از آموزه های دینی چونان تلاشی مشکوک برای زیر پرسش بردن اقتدار دولت نیز ارزیابی شود.

به اینسان پیگرد و محاکمه و مجازات دگراندیشان دینی از جمله با پشتیبانی نهادهای دولت انجام گرفت و در تاریخ آمده که بسیاری از موارد دولت مخالفان خود را آشوبگر مینامید
دستگاه تفتیش عقاید انکیزاسیون برای نخستینبار در سدهء سیزدهم از سوی پاپ اینوزنس سوم سازماندهی شد. وی قوانینی برای مجازات هایی که بدعت و الحاد میخواند در نظر گرفت و این اتهام ها را جرمهایی دانست که با جرم اهانت به اعلیحضرت برابر است
به مرور این دستگاه گسترش یافت هرچند در ابتدا نظر پاپ این بود که این دادگاه ها مردم از دین برگشته را به آغوش مسیحیت فرا بخواند اما به زودی دستگاه تفتیش عقاید ابزاری برای مبارزه با بدعت و الحاد شکل گرفته بود خیلی زود از مسیر خود منحرف و همه گونه تخطی از راست کیشی یا درست باوری را با نام کفر  ارتداد  جادوگری  اخلاق ستیزی   و تبهکاری   تحت پیگرد قرار داد

 هدف دستگاه تفتیش عقاید در وهلهء نخست پاکیزه نگاه داشتن ایمان مسیحی خوانده شده بود باید به یاری آن نواندیشان به راه راست هدایت میشدند تا روح آنان قرین رستگاری شود اگر این حربه کارگر نمی افتاد نابودی فیزیکی ملحد را در دستور کار قرار میگرفت. در سدهء میانه از رواداری دینی هیچ نشانی در میان نبود. دستگاه تفتیش عقاید از نظر حقوقی قادر بود متهمان را به احکام سنگین تا مرگ محکوم کند. ولی اجرای این احکام به ارگان دولت واگذار میشد. از سلب مالکیت و خلع مقام اجتمائی گرفته تا بریدن زبان و سوزاندن در آتش مجازاتهایی بود که در انتظار محکومان بود.
با تشدید پیکار علیه ملحدان گام های سخت تری در دستور کار قرار گرفت. هر ملحدی را پناه میداد شریک جرم شمرده میشد. خانه ای را که در آن ملحدی را یافته بودند ویران میکردند.
بعدها پاپ اینوزنس چهارم دستور داد که در جریان بازجویی از متهمان در صورت وم رای یافتن حقیقت میتوان از زور و فشار استفاده کرد. این فرمان به شکنجه در سیاه چال های سده های میانه مشروعیت بخشید. البته پاپ در فرمان خود بزرگوارانه تاکید کرد که شکنجه ها نباید به نقص عضو متهمان انجامد.
 شکنجه های قرون وسطایی از نظر میزان خشونت و رفتارهای انه ای که در مورد آنها استفده قرار میگرفت در تاریخ با پسوند خوفناک شهره شده است

روایت کرده اند که متهمی تنها با دیدن ابزار و ادوات شکنجه فریاد کشید: اگر آزارم ندهید حتی حاضرم اعتراف کنم که عیسی مسیح را شخصا به صلیب کشیده ام.

پرآوازه ترین قربانیان انکیزاسیون

در میان پرآوازه ترین قربانیان دستگاه تفتیش عقاید کلیسا میتوان به
     ژاندارک   برونو    و   گالیله     اشاره کرد.

ژاندارک مشهور به دوشیزهء اورلئان دهقان زاده ای بود که در سن 17ساللباس رزم برتن کرد و در جنگ های بلندمدت میان فرانسه و انگلستان بر سر پادشاهی در فرانسه از خود دلیری فراوان نشان داد.
ژاندارک البته ادعا داشت که((صداهایی شنیده و قدیسان براو ظاهر شده اند)) در
فضای خرافاتی آنزمان فرانسه شماری او را چون فرستاده ای از سوی خداوند پذیرفته بودند.
ژاندارک در یکی از جنگها به چنگ سربازان بورگونی افتاد. و آنان وی را به نیروهای انگلیسی فروختد. ژاندارک در (روآن) پای میز محاکمهء دادگاه انکیزاسیون قرار گرفت و به سال1431 زمانی که تنها19 سال سن داشت در آتش سوزانده شد. اما با مرگ دوشیزهء جوان افسانهء ژاندارک پایان نگرفت. او خیلی زود به نماد وحدت فرانسه تبدیل شد و این کشور را علیه دشمنان و توتالیتریسم کلیسا متحد ساخت.  تا اینکه در سال 1920 ژاندارک را قدیسه خواندند.

جوردانو برونو  فیلسوف و کیهان شناس ایتالیایی در سدهء شانزدهم آموزه های خود را مبنی بر (بی پایانی) جهان و ((منظومه های خورشیدی بیشمار)) مطرح ساخت. وی بی پرده اعلام کرد که در ((این گسترهء بی انتها نه خورشید در مرکز قرار دارد نه زمین همه جا مرکز است و هیچ جا مرکز نیست)) به این ترتیب او برای جهان ویزژتازه ای به رسمیت شناخنت که برخلاف ویژمدنظر کلیسا بود باور کیهانی باز انگاره ای قرون وسطایی جهان را به به شکل کامل از هم پاشید.

جوردانو برونو به خاطر چنین جسارتی به ساحت دیدگاه های کلیسا از سوی دستگاه تفتیش عقاید کلیسا محکوم به مرگ شد و از آن جا که حاضر به توبه نگردید در سال1600 در میانهء شهر رم زنده در آتش سوزانده شد. مرگ این متفکر و اخترشناس بزرگ داغ نناست که هرگز از پیشانی استیداد دینی کلیسا زدوده نشدو

گالیلئو گالیله
دانشمند و ریاضی دان امدار ایتالیایی نیز یکی از قربانیان دستگاه تفتیش عقاید کلیسا بود. انتشار دیدگاهای علمی گالیله در سال1610 که مبتنی آموزه های کپرنیک بود
سبب شد که از سوی دستگاه تفتیش عقاید مورد بازخواست قرار گیرد. گالیله که از سرنوشت تلخ برونو آموخته بود برای ادامهء خدمت به دانش بدوی آن زمان حاضر شد بپذیرد که دیدگاهای او مبنی بر ((ثابت نبودن زمین)) و ((گردش زمین به دور خورشید)) با نص کتاب مقدس در تضاد است. به همین دلیل دیدگاه های خود را نادرست خواند و آنها را رد کرد.وی اگرچه جان به در برد اما مقامات انکیزاسیون سالها او را دورادور تحت نظر داشتند

دادگاه های انکیزاسیون که برای نزدیک به سه قرن نخبگان فرهیختگان و مخالفان استبداد دینی کلیسا را بازداشت و شکنجه میکردند و دستور اعدام آنها را میدادند. در این مدت زمان طولانی بیش از سه میلیون نفر را تنها در اسپانیا یا سوزاندند و یا دار زدند و میلیون ها نفر دیگر نیز اسیر خشم توتالیترها شدند. با تمام سواستفاده و استبداد دینی در آنزمان و ظلمهای مقامات کلیسا  و بوجود آمدن آزادیهای مدنی در اروپای امروز همچنان مردمان بسیار ب مومن به دین وآئین مسیح میباشند و تکالیف دینی مسیحیت را انجام میدهند و دین را دلیلی بر رسیدن به راستی  و نیکویی میدانند

با عرض پوزش  و معذرت خواهی بعلت  وجوداحتمالی غلطهای املایی در متن از خوانندگان این مقاله سپاسگزارم 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: مهران یزدانی تاريخ: جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

من با تاب من با تب خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام. من دراین خانه به گمنامی نمناک علف نزدیکم و صدای ظلمت را وقتی از برگی می ریزد. و صدای سرفهء روشنی از پشت درخت عطسهء آب از هر رخنهء سنگ چکچک چاچله از سقف بهار و صدای صاف باز و بسته شدن پنجرهء تنهایی. و صدای پاک پوست انداختن مبهم عشق متراکم شدن ذوق پریدن در بال و ترک خوردن خوداری روح تپش قلب شب آدینه شیههء پاک حقیقت از دور و صدای کفش ایمان را در کوچهء عشق و صدای باران را روی پلک تر ع ش ق من به آغاز زمین نزدیکم آشنا هستم با سرنوشت تر آب عادت سبز درخت روح من در جهت تازهء اشیا جاریست

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to nasimshomal.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com