نگاهی تاریخی به جزایر سه گانه و تا ابد ایرانی خایج همیشه فارس
از ترفند بریتانیایی تا هویت جعلی عربی

به دنبال سفر رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی وزارت خارجه امارات متحده عربی به سفر پرزیدنت احمدی نژاد اعتراض کرد و به دنبال آن کشورهای عربی دیگر مانند عربستان لیبی و برخی اعضای شورای همکاری خلیج فارس از ادعای وقیحانهء امارات حمایت کردند. در مقابل پاسخ وزارت امور خارجه و متولیان آن ملایم و آرام بود...
اما در سطح جامعه و مطبوعات واکنش نسبتا شدید و وسعی داشت. هرچند واکنش و دفاع جامعه و ایرانیا سراسر گیتی از تمامیت ارضی کشور قابل تقدیر است اما نکته ای که باید مدنظر قرار گیرد این است که دفاع هر ایرانی از حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر سه گانه باید مبتنی بر دانش تاریخی و دلایل مستدل و قوی علمی باشد نه دفاع احساسی که از عمق و برد چندانی برخوردار نیست در نوشتار زیر تلاش میشود بحث حاکمیت بر جزایر و چگونگی شکل گیری مساله جزایر سه گانه بررسی شود.
در دوره پهلوی نیز درخواست ایران برای حاکمیت بر جزایر سه گانه و بهره برداری از خاک سرخ بوموسی همواره مطرح بودهاست.(کتاب حمدی العراقی) تا اینکه موضوع جزایر سهگانه ایرانی در خلیج فارس میان ایران و امارات متحده عربی از سال ۱۳۴۵ هجری خورشیدی با تضعیف موقعیت نیروهای انگلیسی در این جزایر (ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک) به اوج خود رسید و در سال ۱۹۷۱ و ورود نیروهای نظامی ایران در همان سال به این سه جزیره بر اساس توافقات صورت گرفته میان دو کشور مرحله دیگری آغاز شد.روزی که ایران جزایر را از بریتانیا تحویل گرفت <سی ام نوامبر ۱۹۷۱> دو روز قبل از تاسیس کشور امارات متحده عربی بود. این اختلافات بر روابط ایران با کشورهای عربی و جنگ ایران و عراق اثر گذار بودهاست.
بر اساس یک سند سری سفارت بریتانیا در بغداد، اولویتهای صدام حسین در آغاز جنگ چنین بود: اولویت اول: تصرف آبادان و خرمشهر، پیشروی به سوی اهواز ولی نیروهای ایرانی به طرز شگفت انگیزی مانع این پیشروی شدند. اولویت دوم: پس از گذر از قصر شیرین پیشروی به سوی جاده کرمانشاه، تصرف اراضی نوار شمال و جنوب مندلی. اولویت سوم: در صورت قرار شیخ صقر حاکم راس الخیمه برای سوخت دهی به جنگندههای عراقی، حمله به جزایر سه گانه و اشغال آنها و سپس تحت فشار قرار دادن تهران برای آغاز مذاکره در شرایط اشغال اراضی ایران.]
استقبال برادر شیخ شارجه از نیروهای ایرانی و بازدید وی از ناو آرتمیس
بر اساس اظهارات شاهدان عینی از جمله: پیروز مجتهدزاده- داوود هرمیداس باوند -محسن پزشکپور-اردشیر زاهدی و کتاب جزایر سه گانه دکتر طبرسا، و قاسمی یک مقام مذاکره کننده وقت ایران در اداه نهم سیاسیوزارت خارجه" وسفیر ایران درکویت یادداشت تفاهم سال ۱۹۷۱ قرارداد نیست و الزام آور نبودهاست این یادداشت تفاهم ترتیبات چگونگی بازگشت ابوموسی به ایران را مشخص میکند و اعتبار آن دو سال بودهاست.(قرارداد یا پیمان زمانی است که به تصویب مجلس و توشیح و اعلام در روزنامه رسمی بینجامد). یادداشت تفاهم مذکور میان معاون وزارتخارجه و نماینده ویژه انگلیس سر ویلیام لوس و بر اساس درخواست حاکم شارجه و راس الخیمه انجام و امضا شد و اما در ایران هرگز رسمیت نیافتهاست و در گزارشی که هویدا همان روز به مجلس داده چنین گفتهاست:"امروز نیروهای ما سه جزیره را به مام میهن برگرداند ما به هیچ چیز کمتر از حاکمیت و مالکیت کامل بر هر سه جزیره بسنده نکردهایم. در ۸ آذر۱۳۵۰ یادداشت تفاهم با میانجیگری نماینده انگلیس ویلیام لوس میان دولت ایران و شیخ شارجه بسته شد، حاکمیت ایران بر جزیره ابوموسی به رسمیت شناخته شد و در ۹ آذر یک روز قبل از خروج نیروهای انگلیسی از منطقه و دو روز قبل از تشکیل رسمی اتحادیه امارات، نظامیان ایران وارد سه جزیره شدند. تصغير|خالد بن محمد القاسمي
در خصوص پیشینه موضوع چندین کتاب نوشته شدهاست در کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان (کتاب) صفحه ۱۷۰-۱۹۷: پاسخ کوتاه به ادعاهای بزرگ و حاکمیت جزایر سه گانه آمدهاست: "بدنبال شکست جنگ سالاران ساحل دزدان دریایی(pirate coast) از بریتانیا سواحل دزدان دریایی( شارجه، عجمان و راس خیمه) به تصرف انگلیس درآمد. و بر اساس قرارداد ۱۸۱۹ بریتانیا برای آنها پرچمی و علامت ملی و مهر درست کردو آنها را تحت حمایت (مستعمره)قرارداد. امابا تضعیف دولت مرکزی ایران پس از جنگهای ایران و روس و جنگ هرات و مرو، نیروهای بریتانیا بتدریج بسوی سواحل فارسی نیز چشم طمع دوخت.و جزایر کیش و خارک و بوشهر را مورد تهدید قرار داد. اسناد و مدارکی که ایران در سالهای ۱۸۸۷ تا ۱۹۰۳ مبنی بر اعتراض به اشغال جزایر خلیج فارس به بریتانیا ارایه مینمود عبارت بودند از:
- ۱- یادداشت اعتراضی سال ۱۸۴۰ صدر اعظم ایران و ممالک محروسه حاجی میرزا آقاسی:" همه جزایر خلیج فارس متعلق به ایران است و انگلیس حق دخل و تصرف در آن ندارد".۲- عهدنامه مجمل ۱۸۰۹ میلادی- عهدنامه مفصل ۱۸۱۲ میلادی دو قرارداد میان ایران و انگلیس دریای خلیج فارس را دریایی ایرانی دانسته و بیان شده انگلیس قبل از استقرار در هر نقطه از این دریا باید از ایران اجازه بگیرد.۳ - همه دنیا دریا را بنام خلیج فارس میشناسند این یعنی اینکه جزایر آن متعلق به مملکت فارس است کما اینکه در قدیم الایام هم ایرانی بودهاست.
- پاسخ بریتانیا: جزایر هنگام اشغال توسط بریتانیا بدون صاحب بوده و مطابق قاعده حقوقی تقدم در مالکیت سرزمین بدون صاحب،(قاعده عرفی دوره استعمار گری) متعلق به کشوری است که آن را تصرف کند.
پاسخ ایران: جزایر مسکونی بوده اتباع آن ایرانی هستند آنها برای خرید و معاملات و رفع دعاوی و ارسال شکایتهای بین قبیلهای به نماینده فارس در بندر لنگه و بوشهر مراجعه میکردهاند و میکنند. و رعیت(شهروند) ایران هستند(در آن زمان شناسنامه نبود). نقشههای رسمی و مکاتبات شیوخ موید این موضوع است.
- برافراشته شدن پرچم ایران در جزایر سال ۱۹۰۳ تا ۱۹۰۴ و سال ۱۹۳۳
- ۸۰ مورد شکایت و یادداشت اعتراضی ایران بر علیه اشغال جزایر.
- شکایت به جامعه ملل (سازمان ملل آن دوره)
- تهدیدایران به شکایت به کمیته استعمارزدایی سازمان ملل برای استعمار زدایی از جزایر ایرانی سال ۱۹۶۶
- بریتانیا به ایران اعلام کرد: نیاز به شکایت و یا به توسل به زور نیست و امکان رسیدن به توافق با رضایت طرفین
- رضایت انگلیس بر خروج از مستعمرات در خلیج فارس و برگرداندن جزایر به ایران.
- وساطت بریتانیا برای جلب رضایت ایران در مورد محترم شمردن استقلال شیخ نشینان خلیج فارس و همکاری و مساعدت ایران با آنها.
- مخالفت شدید ایران با تشکیل امارات عربی متحده قبل از برگشت کامل سه جزیره.
- وساطت بریتانیا برای انعقاد توافق نامه برای انجام ترتیبات برگشت جزایر به ایران و تشکیل دولت جدید در خلیح فارس.
- سفر شیخ خالد رئیس شارجه و شیخ صقر رئیس راس الخیمه به ایران و تقاضای کمک مالی در قبال برگشت دادن جزایر سه گانه به ایران.
- رد قاطعانه خواسته شیخ صقر(ناصریست بود) از سوی ایران در مورد واگذاری تنب بزرگ و تنب کوچک به ایران در قبال دریافت پول.بریتانیا نیز در مورد برگرداندن تمب ها به ایران هیچ اعتراضی نکردو فقط تلاش کرد که در مورد بوموسی امتیازاتی بنفع شیوخ از ایران بگیرد.
- در نتیجه ایران رضایت داد به دادن کمک مالی سالانه یک و نیم میلیون پوند به امیر شارجه برای توسعه و عمران شیخ نشین شارجه.
- اعطای سه فقره چک به همین مبلغ برای سال ۱۹۷۱ از سوی وزارت خارجه ایران پس ازامضای توافقنامه همکاری و ترتیبات برگشت جزایر به ایران میان نماینده ایران و ویلیام لوس میانجیگر بریتانیایی.
- ایران این یادداشت تفاهم(مذکرة التفاهم) را فقط ترتیبات موقتی برای برگشت بوموسو می دانست و هویدا فردای آن در پارلمان اعلام کرد:جزایر سه گانه امروز بطور کامل به مام میهن برگشت و ما به هیچ چیز کمتر از حاکمیت کامل ایران بر سه جزیره رضایت ندادیم". نخست وزیر وقت ایران در واقع تفاهم نامه ۱۹۷۱ راکه یکی از افراد رده پایین وزارت خارجه امضا یا پاراف کرده بودرا الزام آور ندانست. به موجب موافقتنامه ایران قبول مساعدت کرد که، سالیانه یک و نیم میلیون لیره به شیخ شارجه بپردازدتا زمانیکه آن کشور از کمک مالی برای توسعه زیر ساختها بی نیاز شود.
- در مورد جزایر تنب کوچک و بزرگ که ایران آنها را ملک مسلم خود میدانست، حاضر به هیچگونه همکاری با شیخ رأسالخیمه نشدو اعلام کرد: به زور و یا با رضایت جزایر به ایران بر خواهد گشت. صرف نظر از سوابق تاریخی حاکمیت ایران- انگلیس نیز پذیرفته بود که این دو جزیره در داخل حوزه قلمرو و صلاحیت دریایی ایران قرار دارد بنا بر این انگلیس نتوانست در مورد برگردان تمب ها هیچگونه عذر و بهانه ای بتراشد.
در دسامبر ۱۹۷۱ نماینده ایران در شورای امنیت اسناد و مدارک ایرانی بودن جزایر را به اعضای شورای امنیت ارایه نمود و شکایت ۴ کشور عربی برای همیشه از دستور کار خارج شد. نماینده ایران گفت: "این جزایر همواره از گذشتههای بسیار دور بخشی از قلمرو ایران بودهاند و در قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی جزء حوزهٔ صلاحیت و حکمرانی لنگه به حساب میآمدهاند که خود یک بخش اداری از استان فارس بودهاست. حاکمیت ایران بر این جزایر در کتابها، اسناد تاریخی، نقشههای جغرافیایی و به خصوص در اسناد رسمی، گزارشهای اداری و یادداشتهای وزارت خارجه و دفتر امور هندوستان در انگلیس در خلال قرنهای ۱۷ و ۱۸ و بخش اعظم قرن ۱۹ و در اسناد و نقشههای روسیه و آمریکا نیز منعکس شدهاست. ؛ در نقشهها و کتابها وزارت دریاداری انگلستان تحت عنوان «راهنمای دریایی خلیج فارس» در آنها هر سه جزیره به صورت بخشی از قلمرو ایران نشان داده شدهاست.
- در «نقشه اداره جنگ» انگلستان سال ۱۸۸۷ و نقشه لرد کروزن از ایران مورخ ۱۸۹۲ و نقشه مساحی مورخ ۱۸۹۷ در همگی جزایر ایرانی و به رنگ قلمرو ایران مشخص شدهاند.
از میان نقشههای رسمی و نیمه رسمی میتوان به چند نمونه زیراشاره کرد:
- نقشه شرح وضعیت دریانوردی در خلیج فارس که در سال ۱۷۸۶ توسط جان مک کلئور تهیهاست
- یادداشتهای جغرافیایی مربوط به امپراطوری ایران که جی. ام. کیز مشاور سیاسی سرجام ملکم سال ۱۸۱۳ به چاپ رسیدهاست، * نقشه وزیر مختار بریتانیا در هند، کاپیتان سی. بی. اس. سنت جان در سال ۱۸۷۶
- نقشه وزارت جنگ بریتانیا (مورخ ۱۸۸۶) درباره ایران.
- نقشه لرد کروزن سال ۱۸۹۲
- نقشه سال ۱۸۹۷ رنگی ایران توسط دفتر نقشه برداری اداره امور خارجی هند(بریتانیا) در همه این نقشهها جزایر تنب و بوموسی به رنگ قلمرو اصلی ایران است.(کتاب فرهنگ مهر و کتاب مجتهد زاده)
علاوه بر دورههای مختلف تاریخی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۵۰۰ تمامی جزایر و سواحل خلیج فارستحت حکومت سلطان هرمز بود که خود تابع حکّام فارس یا کرمان محسوب میشد. در دوره استعمار مدت کوتاهی حاکمیت موثر ایران بر جزایر تحت الشعاع قرار گرفت اما ایران هرگز حاکمیت خود بر این جزایر را به دولتی تفویض نکردهاست. ماموران ایرانی در طول سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۷۱ بارها بصورت علنی و یا مخفی به جزایر سرکشی میکردند و تحرکات انگلیسیها را گزارش میکردند بخصوص در مورد معدن خاک سرخ ابوموسی و از چراغهای دریایی. در دورهٔ ۲۲ نوامبر ۱۹۵۴ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۵۵ سواحل ایران در خلیج فارس بصورت فرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج فارس سازماندهی شد. طبق طرح تقسیمات اداری جدید، تنب بزرگ جزء بخش قشم قرار گرفت که خود قسمتی از حوزهٔبندر عباس محسوب میشد و جزایر تنب کوچک و ابوموسی به بخش جزیرهٔ کیش اختصاص یافت. البته ابوموسی در تابستان ۱۹۵۸ در بخش کیش ادغام شد. در این موارد، دولت بریتانیا هیچ اعتراضی نکرد. در جریان اعاده حاکمیت ایران بر جزایر، سه تن از نیروهای ایران (سروان رضا سوزنچی، مهناوی حبیب سلکی کهریری و ناوی آیتالله خانی) به دلیل ناهماهنگی میان شیخ شارجه با پلیس بومی جزیره تنب بزرگ کشته شدند. این درحالی بود که ورود نیروهای ایرانی به جزایر از قبل با شیوخ شارجه و راس الخیمه هماهنگ شده بود و شیخ شارجه، برادر خود شیخ صقر را به استقبال نیروهای ایران فرستاده بود.
جزایر سه گانه در دورهای تاریخی [ویرایش]
- سنگنبشته هخامنشی (جزیره خارک)کشف شده در جزیره خارک
- کتیبه خط میخی خارک با اندازه ۲۰ در ۳۰ سانتیمتر بر روی سنگ مرجانی بومی جزیره نوشته شده است. و تاجی بر آن حک شده نشانگر حاکمیت و حضور موثر پارسها بر جزایر دارد این کتیبه منحصر به فرد در سال ۱۳۸۶ هنگام هموار سازی و ساخت جادهای در جزیره خارک/ خارگ و بطور تصادفی پیدا شد.
در کنار کتیبه، آثاری از محل گردآوری آب شیرین و بازماندههای پلکان دسترسی به آن دیده میشود که امروزه خشک شده است. همچنین کتیبه در سایه یک درخت بزرگ «لیل» یا انجیر معابد قرار دارد. کتیبه از شش سطر تشکیل شده که دربردارنده شش واژه به خط و زبان فارسی باستان متداول در عصر هخامنشی است در پیرامون صخره، نشانهای میخی دیگر که گاه بسیار محو و ناخوانا هستند، دیده میشود. این سنگ نوشته خط میخی منحصر به فرد در اثر رها شدن آن بدون حفاظت توسط عوامل مرموز تخریب شد ولی با استفاده از تصاویر گرفته شده از ان چند خط بازحوانی شده است.که مربوط به مالکیت و حفر قنات و چاه آب است.
جزایر سه گانه در دروه قاجار
عبدالرضاهوشنگ مهدوی مینویسد: "تجدید حاکمیت ایران بر لنگه در سال ۱۸۸۷م/۱۳۰۵ ه ق، و تحقیقات احمد خان دریابیگی و ارسال این موارد به دربار ناصر الدین شاه و صدر اعظم او - امین السلطان از دیدگاه مقامات انگلیسی یک شوک سیاسی بود. نماینده سیاسی که مخفیانه از این نامه اطلاع یافته بود، آن را برای وزیر مختار انگلستان در تهران فرستاد. این نامه مقامات انگلیسی را نسبت به آینده موقعیت خود در خلیج فارس نگران نمود. همزمان، پرچم ایران بر جزیره سیری بر افراشته شد. اگرچه انگلستان حضور نیروهای ایرانی در این جزیره را مورد اعتراض قرار داد اما در سال ۱۸۸۸م/۱۳۰۵ ه ق موقعیت ایران در سیری را به رسمیت شناخت و نسبت به اعلامیه ایران که جزایر چهارگانه را جزئی از سرزمین خود دانسته بود اعتراضی ننمود. وزیر مختار انگلستان در تهران نیز در ژوئیه همان سال به ناچار موضع ایران را پذیرفت و به علاوه نسخهای از نقشه ۱۸۸۶ م/۱۳۰۳ه ق، شعبه اطلاعات وزارت جنگ انگلستان که در آن جزایر مذکور به رنگ خاک ایران بود را به شاه داد. این نقشه در سال ۱۸۹۱ م/۱۳۰۸ ه ق تجدید چاپ شد. در سالهای ۱۸۹۲ م/ ۱۳۰۹ ه ق و ۱۸۹۷ م/۱۳۱۴ه ق به دستور لرد کرزن نقشههایی از ایران تهیه شد و در این موارد نیز جزایر مذکور جزئی از خاک ایران هستند."[۴] در این حال، مظفرالدین شاه طی فرمانی توسط عین الدوله صدر اعظم به وزیر امور خارجه مورخ ۲۲ ربیعالثانی ۱۳۲۲ [۶ ژوئیه ۱۹۰۴م / ۱۵ تیر ۱۲۸۳] نوشت: «در خصوص تمب و ابوموسی... با اینکه دولت علیه این دو محل را که ملک ثابت خود میداند... و از دریابیگی و معینالتجار هم که احتمال قوی میرود مستندات این کار را بدانند یا بتوانند تحصیل نمایند هم جداً خواهید خواست که هر سندی بتوانند به دست بیاورند یا دلیلی اقامه نمایند به اطلاع جناب مستطاب عالی برسانند که به لندن مرقوم بنمایید..."[۵]
در فروردین ۱۳۹۱ محمود احمدی نژاد در سفر خود به استان هرمزگان از جزیره ابوموسی دیدار کرد
واکنش های بین المللی
وزير امور خارجه امارات سفر رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی را نقض آشکار حاکميت امارات بر سرزمين های خود دانست.همچنین فدراسیون فوتبال امارات بازی تدارکاتی که قرار بود بین تیم های فوتبال ایران و امارات برگزار شود لغو کرد
نخست وزیر لبنان سفر احمدی نزاد به ابوموسی را اقدامی در راستای افزایش نزاع موجود در منطقه دانست.همچنین دولت های اردن و لیبی نیز در بیانیه هایی جزایر سه گانه را جزئی از خاک امارات دانستند و از سفر احمدی نژاد انتقاد کردند.
سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه از سفر احمدی نزاد به جزیره ابوموسی ابراز تاسف کرد و گفت ایران با نپذیرفتن پیشنهادهای امارات برای حل منازعه بر سر جزایر، موضع مسالمت آمیزی را در پیش نگرفته است.
"مارک تونر" سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز در بیانیه ای از دولت ایران خواست به در خواست ها و پیشنهاد های امارات برای مذاکره پاسخ دهد و افزود آمریکا از خواسته دولت امارات برای حل این نزاع از طریق گفتگو یا مراجعه به دادگاه بین المللی لاهه، اعلام حمایت می کند.
واکنش مقامات ایران
در پی اظهارات مداخلهجویانه معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره سفر احمدی نژاد به ابوموسی، وزارت خارجه ایران سفیر سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است را فراخواند.
احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران گفت :اگر بخواهد تعرضی صورت بگیرد و موضوع از طریق سیاسی حل نشود نیروهای نظامی آمادهاند اقتدار ایران را به کشور متعرض نشان دهند.
همچنین ۲۲۵ نفر از نمايندگان مجلس با امضای بيانيهای اظهارات مداخله جويانه مقامات امارات متحده عربی و مجلس فدرال اين كشور را محكوم كردند.
استان خليج فارس
از سال ۱۳۸۱ که تحریف نام خلیج فارس ابعاد بیشتری گرفت عدهای برای صیانت از نام خلیج فارس راهکارهایی دادند از جمله پیشنهاد دادند که استان بوشهر به استان خلیج فارس تغییر نام پیدا کند. اما این پیشنهادها همواره با مخالفت بعضی نمایندگان و یا بعضی افراد روبرو شد.[۱۴] عدهای نیز پیشنهاد دادند که استان جدیدی متشکل از جزایر خلیج فارس بنام استان خلیج فارس به مرکزیت بوموسی تشکیل شود اما همه این پیشنهادها تا کنون بلاتکلیف ماندهاست. به هر حال ایده نام استان بوشهر به استان خلیج فارس و یا دریای پارس موضوعی است که در ایران طرفدارانی دارد. پس از سفر احمدی نژاد موضوع تشکیل استان خلیج فارس جدی تر شده است بطوریکه اسماعیلی عضو مجلس شورای اسلامی گفت: قرار است استان توریستی فرهنگی خلیج فارس با مرکزیت "بوموسو" تشکیل شود.در این طرح نام "ابوموسی" به "بوموسو" تغییر پیدا میکند؛ "بوموسو" در واقع ترکیبی از بوم یعنی مکان و سوSouw که دارای دو معنی است اگر آن را مخفف از سوزSouwz بدانیم یعنی سبز و اگر آن را از سووزSooz بدانیم معنی سوزان و داغ می دهد؛اماابوموسی یک نام استعماری است. وی گفت: شهرستانهای همجوار این استان متشکل از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک، بندر سیریک، کیش، قشم، بندر لنگه و لاوان است. اسماعیلی افزود: همچنین با تشکیل این استان هواپیماییهایی که از آسمان این استان عبور میکنند مجبورند که هنگام عبور از آسمان این استان هم نام این استان را بگویند
نظرات شما عزیزان:
|