شوکران

شوکران

ادبیات ایرن و جهان (بعد تو شال عزاست بر گردن شعرهای من)

منوي اصلي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 40
بازدید ماه : 92
بازدید کل : 13957
تعداد مطالب : 96
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



مروری بر زندگی محمدعلی بهمنی گاهی دلم برای خودم تنگ میشود

مناسبت ادبی امروز (گاهی دلم برای خودم تنگ میشود)ئ
 

 

امروز چندین مناسبت ادبی داخلی و خارجی داریم که مهم ترین  مناسبت داخلی روز بزرگداشت شاعر شیرین سخن فارسی با حضور جمع کثیری از اندیشمندان داخلی و خارجی در شیراز جوار آرامگاه سعدی البته این مراسم میهمانان عالیقدر بسیاری من الجمله پرزیدنت احمدی نژاد و نماینده ولی فقیه در استان فارس که این مراسم با سخنرانی این دو شخصیت در شیراز ساعاتی پیش آغاز شده است به همین دلیل  تهوع برانگیز از قید مراسم بزرگداشت سعدی میگذریم به مناسبت دوم که جشن سالروز تولد هفتاد سالمحمدعلی بهمنی شاعر خوش اخلاق  جنوبی. به گفته بسیاری محمدعلی بهمنی کشف شادروان فریدون مشیری میباشد که در زمان کودکی بهمنی را کشف حدود 65 سال قبل یعنی زمانیکه بهمنی 5 ساله بود شادروان مشیری تشخیص داد که در این کودک نوپا   استعداد شعری و ادب وجود دارد بهمنی خود را مانند بسیاری از شاعران معاصر تحت تاثیر نیما  یوشیش میداند هرچند  بهمنی جایی نیز از زنده یاد فروغ و تنی چند از شاعران نام برده بهمنی اولین بار توسط چاپ شعرش در مطبوعات خود را به مردم و جامعه ادبی شناساند و چند مجموعه شعری  به چاپ رساند که تنی چند از خوانندگان پس از شروع مجدد موسیقی پاپ از روی غزلهای بهمنی ترانه سرایی و ترانه خوانی نموده اند که در این میان شاخص ترین این خواننده ها زنده یاد ناصر عبدالهی که به گفتهء بهمنی یک خوانندهء خوش ذوق و خوش سلیقه و شعر شناس بود. بسیاری معروفیت مجدد محمد علی بهمنی را ذر بین نسل جوان ترانه خوانی ناصر عبدالهی میدانند و همینطور بلع سیاری معروفیت و به اوج رسیدن  نام زنده یاد ناصر عبدالهی را مدیون اسعار و غزلهای محمدعلی بهمنی میدانند  به هر جهت محمدعلی بهمنی شاعر و غزل سرایی است که بدون شک در جامعه ادبی و ادبیات و شعر امروز ایران بسیار تاثیرگذار است و غزلهای بسیار زیبایی دارد که بهتر است بگوییم که عاشقانه های زیبایی سروده که  بیتهای بسیاری از بهمنی بصورت پیامک در بین نسل جوان در گردش و ابیات دیری هم بصورت ضرب المثلهای نسل امروز جای خود را بر سر زبانها تثبیت نموده است
اعتراض
 

مرگ هم به تساوی تقسیم نمی شود

عجبا ! هیچ هنوز

به سهم کم اش از مرگ

                        اعتراض نکرده است

*

خیلی ها سهم بیشتری از مرگ نصیب شان می شود

کودک بودم که درسینما

مردی ازاسب افتاد و

آنقدر روی زمین کشیده شد که :

گریه چشم هایم را بست

بعد ها دانستم

 افتادن از اسب گریه ندارد 

خیلی ها از اصل می افتند و می میرند

   محمد علی بهمنی در فروردین ماه سال ۱۳۲۱ در دزفول به دنیا آمد.

   خودش درباره تولدش و روزگار كودكى اش مى گويد: � در فروردين ۱۳۲۱در سفر خانواده در دزفول به دنيا آمدم. در تهران بزرگ شدم و اينك در بندرعباس زندگى مى كنم. به دليل شرايط خانوادگى و زندگى، از هفت سالگى كارگر چاپخانه ها بوده ام و اگر آموخته اى دارم، از مدرسه ی كار است و ديگر هيچ �.


 

برخی از آثار محمد علی بهمنی

 

باغ لال (١٣٥٠)

در بیوزنی (١٣٥١)

عاميانه ها (١٣٥٥)

گيسو، کلاه، کفتر (١٣٥٦)

گاهی دلم برای خودم تنگ می شود (١٣٦٩)

غزل (١٣٧٧)

شاعر شنيدنی است (١٣٧٧)

عشق است (١٣٧٨)

نيستان (١٣٧٩)

کاسه آب ديوژن، امانم بده (١٣٨٠)

اين خانه واژه های نسوزی دارد (١٣٨٢) و�

:


زندادبی:

   اولین شعر محمد علی بهمنی زمانی که او تنها ۹ سال داشته (یعنی سال 1330) به چاپ رسید. در سال ۱۳۷۸ تندیس � خورشید مهر � به عنوان برترین غزل سرای ایران به وی تعلق گرفت. محمد علی بهمنی از سال ۱۳۵۲ با رادیو همکاری داشته و برنامه صفحه ی شعر را با همکاری صدا و سیمای خلیج فارس ارائه داده است.

   نام � محمدعلى بهمنى � مخاطب شعر جوان امروز را به دنياى صاف و صميمى شاعرى دريايى رهنمون مى كند كه نامش با غزل گره خورده است و اگر كارنامه اش را مرور كنيم، بيش از آنكه بخواهيم او را � سپيد سرا � يا � ترانه سرا � بخوانيم، از اين شاعر به عنوان غزل سرايى تمام عيار ياد مى كنيم. با اين همه او در عالم غزل به جهان امروز بى توجه نيست و غزل سراى نسلى است كه سعى دارد خود را به رودخانه پرآب � نيما � متصل سازد كه اين رودخانه وصل به درياست و دريا مخاطب بهمنى است.

   شعر بهمنى خيلى زود راه رشد و نمو را يافت. او اولين شعرش را در ۹ سالگى سروده و در همان سال هم به چاپ رسانده. در سال ۱۳۳۱ اولين شعر او در مجله روشنفكر به چاپ مى رسد و با اين حال اولين مجموعه اشعارش در ۳۰ سالگى او تحت عنوان � باغ لال � توسط انتشارات بامداد به عرصه چاپ مى رسد و ۳ سال بعد تجديد چاپ مى شود. بهمنى اتفاقاً در اين سالها شاعر پركارى هم بوده است و پس از باغ لال در سال ۱۳۵۱ ، � در بى وزنی � را چاپ مى كند و ۴ سال بعد � عاميانه ها � و در سال ۱۳۵۶ مجموعه اى از شعر كودك را تحت عنوان � گيسو، كلاه، كفتر � به چاپ مى رساند و به مدت ۱۳ سال از او خبرى نمى شود و تازه بعد از جنگ است كه در سال ۱۳۶۹ � گاهى دلم براى خودم تنگ مى شود � را به چاپ مى رساند كه با موجى از اشتياق و استقبال روبرو مى گردد.
   بهمنى شاعر � من � ها و � زبان حال � هاست. شعر او شعرى برآمده از تجربه هاى اوست.  در دفتر � گاهى دلم براى خودم تنگ مى شود � اكثر قريب به اتفاق شعرها، راوى اول شخص دارند، به همين دليل است كه او، خواهان ارائه تجربيات شخصى خويش در قالب شعر است. اگرچه گاهى به نظر مى رسد که � من � شعر بهمنى، � من �ى محدود و منفرد است.
   اين رويكرد شاعر از او فردى اجتماعى و شاعرى متعهد به آرمان هاى مشترك جامعه مى سازد و اين تفكر در غزل هاى او نمود خاصى مى يابد.

   بهمنى از سال ۶۹ و پس از سكوتى ۱۳ ساله دوباره پركار مى شود و تقريباً هر دو سال يك كار تازه و شعرى جديد را ارائه مى كند. او از همين سالها به عالم ترانه هم كشيده مى شود و استقبال خوانندگان بعد از انقلاب و جوان هاى نسل سوم از اشعارش او را بيش از پيش ميان جوانان بعد از انقلاب كه عمدتاً محصول انقلاب نيز محسوب مى شود، محبوب مى كند. در سال ۷۰ بهمنى همكارى خود را با مركز صدا و سيماى خليج فارس آغاز مى كند و در اين مركز برنامه صفحه شعر را ارائه مى كند. � گاهى دلم براى خودم تنگ مى شود � او در اين سالها به شدت مورد استقبال جوانان قرار مى گيرد. تا جايى كه هنوز سه سال از زمان چاپش نگذشته ۳ بار تجديد چاپ مى شود و اين استقبال هنوز هم ادامه دارد و چاپ اين مجموعه از شش و هفت هم گذشته است.
   بهمنى در سال ۱۳۷۴ همكارى خود را با هفته نامه نداى هرمزگان آغاز مى كند و صفحه اى تحت عنوان � تنفس در هواى شعر � را هر هفته در پيشگاه مشتاقان خود قرار مى دهد و درحالى كه مجموعه � عشق است � او به همراه سى دى و كاست روانه بازار مى شود و � پرويز پرستويى � بازيگر نام آشناى تئاتر و سينما بر آن دكلمه مى كند،  اين مجموعه به شدت مورد استقبال جوانان قرار مى گيرد. در سال ۱۳۷۸ از محمدعلى بهمنى در تالار وحدت به خاطر سالها غربت و استوارى اش در عرصه غزل، تحت عنوان � برترين غزل سراى ايران � تقدير مى شود و تنديس � خورشيد مهر � به او تعلق مى گيرد. ۵ سال بعد از بهمنى در زادگاهش تقديرى درخور مى شود و او را كه در آستانه ۶۲ سالگى قرار دارد، بزرگان ادب و هنر مورد تشويق قرار مى دهند و از اين سال به بعد هر سال جايزه اى تحت عنوان جايزه شعر � محمدعلى بهمنى � به ابتكار خودش به شاعران جوان جنوب تعلق مى گيرد و اين جايزه براى نوجويان شعر و ادب جنوب ايران بسيار ارزنده و تعيين كننده محسوب مى شود.
   بهمنى در تمام اشعارش رويكردى اجتماعى و بشرى به شعر دارد و شعر را از نگاه جامعه اى كه در آن زندگى مى كند، مى نگرد و با اين همه نگاه عميق و دقيق خود را از سنت هاى بومى و خرده فرهنگ هاى ايران بر نمى گيرد، همين موضوع شايد اصلى ترين عامل گرمى استقبال جوانان و مردم عادى از اشعار اوست.
درباره بهمنى گفته اند كه � او على رغم همه فروتنى ها و آرامش خاصى كه در رفتار شخصى اش نيز بروز كرده و به راحتى قابل درك است، اما در شعرهايش دل را به دريا زده و جسارت كرده است، جسارتى كه بى شك براى نسل هاى بعد بسيار راه گشا بوده است. حقيقتاً مى توان گفت اگر جسارت بهمنى و هم نسلانش همچون مرحوم منزوى و بهبهانى و نيستانى و� نبود، قطعاً نوگرايى در غزل دهه ها به تأخير مى افتاد.
بهمنى در آغاز هفتمين دهه عمرش، شاعرى است نام آشنا و شناخته شده كه علمدار نوجويى و نوگرايى در شعر فارسى است و جوانترها پشت پاى او جولان دادن را تجربه مى كنند و البته همين جسارت است كه از او در ذهن ما شاعرى پيشرو ساخته. شاعرى كه به نيما عشق مى ورزد و غزل را چون جان عزيز مى داند.

 امروز بهمنی در دهه های میانی عمرش ، شاعری است کاملا نام آشنا و شناخته شده برای اهل ادب . غزلسرایان نسل گذشته از بهمنی تصویر غزلهای نرم و روان را در ذهن دارند.  غزل هایی آرام و عاشقانه و انسانی .نسل جوان نیز حرکت او به سمت نو آوری و جسارتش را در خاطر دارند، جسارتی که از او شاعری پیشرو ساخت.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: مهران یزدانی تاريخ: پنج شنبه 29 فروردين 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

من با تاب من با تب خانه ای در طرف دیگر شب ساخته ام. من دراین خانه به گمنامی نمناک علف نزدیکم و صدای ظلمت را وقتی از برگی می ریزد. و صدای سرفهء روشنی از پشت درخت عطسهء آب از هر رخنهء سنگ چکچک چاچله از سقف بهار و صدای صاف باز و بسته شدن پنجرهء تنهایی. و صدای پاک پوست انداختن مبهم عشق متراکم شدن ذوق پریدن در بال و ترک خوردن خوداری روح تپش قلب شب آدینه شیههء پاک حقیقت از دور و صدای کفش ایمان را در کوچهء عشق و صدای باران را روی پلک تر ع ش ق من به آغاز زمین نزدیکم آشنا هستم با سرنوشت تر آب عادت سبز درخت روح من در جهت تازهء اشیا جاریست

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to nasimshomal.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com